عشق ابدی پرستو صالحی؛ روانشناسی یک نمایش جنجالی
برنامه «عشق ابدی» با حضور پرستو صالحی، بازیگر ایرانی، در شبکههای اجتماعی و تلویزیون سروصدای زیادی به پا کرد. این برنامه که به شکل رئالیتی شو طراحی شده، تلاش میکند داستانهایی از عشق و انتخاب همسر را به صورت زنده و در قالب رقابتی نمایش دهد. اما نکته جالب این است که همین فضای نمایشی و گاهی هیجانی، باعث شد برنامه به یکی از موضوعات جنجالی روز تبدیل شود و نگاههای متفاوتی به آن شکل بگیرد.
از دیدگاه روانشناسی، این نوع برنامهها میتوانند تاثیر عمیقی بر نگرش افراد نسبت به عشق و روابط عاطفی داشته باشند. وقتی عشق و رابطه در قالب نمایشهای اغراقآمیز و رقابت شدید ارائه شود، ممکن است بیننده دچار برداشتهای نادرست و کلیشههای آسیبزا شود. حضور چهرهای مانند پرستو صالحی به عنوان یک نماد فرهنگی، باعث میشود این تاثیرگذاری بیش از پیش جدی گرفته شود.
فهرست مطالب
Toggleبرنامه عشق ابدی چیست و چرا اینقدر بحثبرانگیز شد؟
«عشق ابدی» یک رئالیتی شوی ازدواج است که در آن چند شرکتکننده در فضایی محدود با هم تعامل دارند تا شریک زندگی خود را پیدا کنند. این نوع برنامهها در جهان سابقه دارند، اما اجرای آنها در جامعه ایرانی با حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی خاصی مواجه شده است. بحثبرانگیز شدن برنامه بیشتر به دلیل نحوه نمایش روابط و احساسات است که گاه با واقعیتهای جامعه فاصله دارد.
یکی دیگر از دلایل جنجالی شدن برنامه، واکنشهای متفاوت مخاطبان و منتقدان است. برخی برنامه را سرگرمکننده و نوآورانه میدانند، در حالی که عدهای دیگر نگران اثرات منفی آن بر ارزشهای خانوادگی و اجتماعی هستند. این دوگانگی باعث شده «عشق ابدی» نه تنها یک رئالیتی شو، بلکه موضوعی برای گفتگوهای اجتماعی و روانشناسی شود.
تحولات زندگی با کلینیک دکتر اسماعیل تبار
"*" قسمتهای مورد نیاز را نشان می دهد
مروری بر ساختار عشق ابدی رئالیتی شو
ساختار این برنامه به گونهای طراحی شده که هر قسمت شامل رقابت، چالشها و تعاملات اجتماعی میان شرکتکنندگان است. هدف اولیه جذب مخاطب از طریق نمایش لحظات پرتنش و هیجانی است که در آن افراد تلاش میکنند تا بهترین گزینه برای ازدواج را پیدا کنند. این مدل ساختاری، برگرفته از نمونههای موفق بینالمللی است که توانسته مخاطبان زیادی جذب کند.
با این حال، از نگاه روانشناسی، این نوع رقابتها و فشارهای اجتماعی ممکن است بر سلامت روان شرکتکنندگان تاثیر منفی بگذارد. احساسات در چنین فضایی اغلب به سمت اغراق و نمایش میرود و این موضوع میتواند تصویر واقعی عشق را تحریف کند. بنابراین، در کنار جذابیتهای نمایشی، چالشهای روانی نیز باید جدی گرفته شوند.
نقش پرستو صالحی در عشق ابدی
پرستو صالحی با حضور خود در «عشق ابدی» نقش مهمی در جلب توجه رسانهها و مخاطبان ایفا کرده است. او به عنوان یک چهره شناخته شده و محبوب، به برنامه اعتبار و جذابیت بیشتری بخشیده است. اما حضور او فراتر از یک شرکتکننده ساده است و برخی معتقدند که نقش او بیشتر به عنوان یک عامل تحریککننده و نمایشی در برنامه دیده میشود.
این موضوع از نظر روانشناسی میتواند تاثیر متفاوتی بر مخاطب داشته باشد. وقتی یک شخصیت مشهور وارد چنین فضایی میشود، احساسات و واکنشهای او بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و این میتواند باعث شکلگیری انتظارات غیرواقعی درباره روابط عاطفی در بینندگان شود. بنابراین، حضور پرستو صالحی یک عامل مهم در ساختار نمایشی و روانشناختی برنامه است.
شباهتها با نسخههای خارجی برنامههای ازدواج
«عشق ابدی» از مدلهای موفق رئالیتی شوی ازدواج در جهان الهام گرفته است که معمولاً بر رقابت، هیجان و درام تمرکز دارند. این برنامهها به خاطر جذابیت دراماتیک و نمایش روابط پیچیده بین شرکتکنندگان محبوبیت زیادی پیدا کردهاند. ساختار کلی برنامه و نحوه تعامل شرکتکنندگان، به وضوح شباهت زیادی به نمونههای خارجی دارد.
اما تفاوت فرهنگی و اجتماعی باعث میشود این شباهتها همیشه به خوبی در جامعه ایرانی پذیرفته نشوند. ارزشها و انتظارات متفاوت در جامعه ما، باعث میشود برخی از رفتارها و نمایشها ناهمخوان با فرهنگ ما باشند و حتی واکنشهای منفی را به دنبال داشته باشند. به همین دلیل، تقلید صرف از این مدلها بدون توجه به بستر فرهنگی میتواند مشکلساز باشد.

تفاوت با واقعیت جامعه ایرانی
جامعه ایرانی دارای ساختارهای فرهنگی و اجتماعی ویژهای است که بر نوع روابط عاطفی و ازدواج تاثیر میگذارد. برنامه «عشق ابدی» با ارائه تصویری اغراقآمیز و گاهی غیرواقعی، نمیتواند تمام پیچیدگیها و ظرافتهای این روابط را به درستی منعکس کند. به همین دلیل، بین آنچه در برنامه میبینیم و واقعیتهای جامعه فاصله زیادی وجود دارد.
این تفاوت باعث میشود که برخی مخاطبان برنامه را غیرواقعی و حتی مضر بدانند، زیرا برداشتهای نادرست از عشق و رابطه را در ذهن بینندگان تقویت میکند. همچنین، این فاصله ممکن است باعث شود برنامه نتواند نقش آموزشی و حمایتکنندهای که باید در جامعه ایفا کند را به درستی انجام دهد.
چرا سریال عشق ابدی اینقدر پرمخاطب شد؟
یکی از دلایل اصلی محبوبیت «عشق ابدی» کیفیت بالای تولید و جذابیت بصری آن است. فیلمبرداری حرفهای، تدوین جذاب و استفاده از نورپردازی مناسب باعث شده که برنامه از نظر ظاهری بسیار چشمگیر باشد و مخاطب را جذب کند. این عوامل تکنیکی به همراه داستانهای پرکشش، مخاطبان را ترغیب میکند تا با اشتیاق به تماشای ادامه برنامه بپردازند.
از سوی دیگر، میل طبیعی انسانها به دنبال کردن داستانهای عاشقانه و کنجکاوی درباره زندگی دیگران، به شدت در موفقیت برنامه تاثیرگذار بوده است. وقتی افراد بتوانند از نزدیک با احساسات و چالشهای عاشقانه شرکتکنندگان همراه شوند، این حس ارتباط و همذاتپنداری انگیزهای برای ادامه دیدن برنامه ایجاد میکند.
روانشناسی کنجکاوی در مخاطب ایرانی
از منظر روانشناسی، کنجکاوی درباره زندگی شخصی دیگران یکی از ویژگیهای طبیعی انسان است. این کنجکاوی در فرهنگ ایرانی که روابط خصوصی معمولاً موضوعات خاص و حساس هستند، شدت بیشتری دارد. برنامه «عشق ابدی» با نمایش زندگی عاطفی افراد به صورت زنده و پرتنش، این کنجکاوی را به خوبی ارضا میکند.
این نیاز به شناخت و درک روابط دیگران، باعث میشود مخاطبان برنامه را به طور فعال دنبال کنند و حتی درباره آن با دیگران گفتگو کنند. البته، این کنجکاوی اگر کنترل نشود، ممکن است باعث قضاوتهای نادرست و شکلگیری برداشتهای غلط درباره عشق شود.
تحولات زندگی با کلینیک دکتر اسماعیل تبار
"*" قسمتهای مورد نیاز را نشان می دهد
میل پنهان به تماشای روابط عاطفی دیگران
تماشای روابط عاشقانه دیگران نوعی نیاز روانی به ارتباط و همدلی را برطرف میکند. بسیاری از افراد به دلایل مختلف ممکن است فرصت یا تجربه چنین روابطی را نداشته باشند و برنامههایی مانند «عشق ابدی» به آنها این امکان را میدهد که از نزدیک شاهد احساسات و چالشهای عشقی باشند.
این میل پنهان به تماشای زندگی عاطفی دیگران باعث میشود بینندگان برنامه به نوعی درگیر داستانها و شخصیتها شوند. اما در عین حال، این روند میتواند باعث شود که افراد دیدگاههای غیرواقعی و اغراقآمیزی درباره عشق و رابطه پیدا کنند که در زندگی واقعی مشکلساز خواهد بود.
عشق ابدی ایرانی یا بازتولید کلیشههای آسیبزا؟
یکی از نگرانیهای اصلی درباره برنامه «عشق ابدی» این است که آیا این نمایش واقعاً تصویری درست از عشق و رابطه ارائه میدهد یا صرفاً کلیشههای آسیبزا و تصنعی را بازتولید میکند. وقتی روابط به شکلی اغراقآمیز و هیجانی نمایش داده شوند، ممکن است برداشتهای غلطی درباره عشق در ذهن مخاطب شکل بگیرد.
این موضوع اهمیت دارد چون عشق و رابطه سالم نیازمند صداقت، اعتماد و احترام متقابل است، اما برنامه بیشتر بر هیجانات لحظهای و نمایش درام تمرکز دارد. به همین دلیل، نگرانیهایی درباره تاثیر منفی این برنامه بر فرهنگ ازدواج و باورهای عاطفی جامعه وجود دارد.

آیا عشق در این برنامه واقعی است؟
واقعیت این است که در بسیاری از برنامههای رئالیتی شو، از جمله «عشق ابدی»، روابط تا حد زیادی ساختگی و برنامهریزی شده هستند. شرکتکنندگان تحت فشار دوربین و فضای رقابتی، رفتارهایی نشان میدهند که ممکن است واقعی نباشد. بنابراین، عشق واقعی به معنای عمیق و پایدار ممکن است در این فضا کمتر دیده شود.
از نظر روانشناسی، چنین نمایشهایی میتوانند بیننده را گمراه کنند و انتظارهای غیرواقعی از عشق ایجاد کنند. عشق واقعی فرآیندی پیچیده و تدریجی است که نیازمند زمان، شناخت و تعاملات صادقانه است، چیزی که برنامههای نمایشی معمولاً نمیتوانند به خوبی منتقل کنند.
نقد نمایشهای تصنعی برای جذب مخاطب
یکی از نقدهای اصلی به «عشق ابدی» و برنامههای مشابه، مصنوعی بودن بسیاری از صحنهها و تعاملات است. برای جذب مخاطب، اغلب لحظات حساس و هیجانی ساخته و پرداخته میشوند تا بیننده را درگیر کنند. این روش ممکن است باعث شود پیام برنامه از واقعیت دور شود و صرفاً سرگرمی زودگذری ارائه شود.
این سبک نمایش میتواند مخاطب را به سوی دیدگاهی سطحی و ناپایدار درباره روابط سوق دهد. وقتی عشق به عنوان یک رقابت هیجانی نشان داده شود، احتمال کاهش ارزشهای عاطفی و انسانی آن وجود دارد که در نهایت به سلامت روان جامعه آسیب میرساند.
بازنمایی نادرست از عشق و رابطه سالم
برنامه «عشق ابدی» به دلیل تمرکز بر هیجان و تعارض، تصویر کاملی از عشق و رابطه سالم ارائه نمیدهد. رابطه سالم نیازمند گفتوگو، احترام، درک متقابل و حمایت است که این ویژگیها در برنامه کمتر برجسته شدهاند. این عدم توازن در نمایش، میتواند برداشتهای اشتباه درباره نحوه عملکرد یک رابطه عاطفی ایجاد کند.
برای مخاطبان جوان و کسانی که کمتر تجربه عاطفی دارند، این برنامه ممکن است الگوی نادرستی باشد و آنها را به سمت انتظارهای غیرواقعی سوق دهد. از این رو، مسئولیت برنامهسازان در ارائه تصویری واقعبینانه و آموزشی بسیار مهم است.
تحولات زندگی با کلینیک دکتر اسماعیل تبار
"*" قسمتهای مورد نیاز را نشان می دهد
نمایش یا واقعیت؟ آسیبهای روانی عشقهای نمایشی
تداخل بین نمایش و واقعیت در برنامههای مانند «عشق ابدی» میتواند منجر به آسیبهای روانی شود. شرکتکنندگان ممکن است تحت فشار نمایش رفتارهایی غیرواقعی داشته باشند و بیننده نیز در مواجهه با این تصاویر دچار سردرگمی و احساسات متناقض شود. این موضوع به ویژه برای افرادی که از نظر عاطفی آسیبپذیر هستند، خطرناک است.
تحقیقات روانشناسی نشان میدهد که دیدن روابط نمایشی و اغراقآمیز میتواند سطح اضطراب، حسادت و نارضایتی از روابط شخصی را افزایش دهد. به همین دلیل، تفکیک درست بین واقعیت و نمایش و افزایش آگاهی مخاطبان اهمیت زیادی دارد تا از آسیبهای روانی جلوگیری شود.
روابط سطحی و انتخابهای عجولانه
در بسیاری از قسمتهای سریال عشق ابدی، شکلگیری روابط عاطفی میان شرکتکنندگان بسیار سریع و بدون شناخت عمیق اتفاق میافتد. این نوع روابط را میتوان با مفهوم «دلبستگی ناایمن» در نظریه دلبستگی بالبی تحلیل کرد. در این چارچوب، افراد بهجای تمرکز بر شناخت شخصیت طرف مقابل، به دنبال تسکین اضطرابها و خلأهای عاطفی درونی خود هستند. بنابراین، انتخاب شریک عاطفی نه از سر آگاهی، بلکه برای پر کردن یک خلأ هیجانی صورت میگیرد. این همان جایی است که روانشناسی هشدار میدهد: عشق واقعی با شناخت، زمان و آزمون همراه است، نه صرفاً جذب شدن به تصویر ذهنی یا زیبایی ظاهری.
آسیبهای پس از برنامه برای شرکتکنندگان
پس از پایان برنامه، بسیاری از شرکتکنندگان با نوعی سردرگمی روانی مواجه میشوند. آنها از فضایی نمایشی که در آن تحت توجه، تشویق و نمایش عشق بودهاند، وارد دنیای واقعی میشوند که در آن نه دوربین هست و نه موسیقی متن عاشقانه. این تفاوت میتواند به اختلالاتی مانند افسردگی، اضطراب یا بحران هویت منجر شود. در واقع، عشق ابدی رئالیتی شو شاید فرصت تجربه عشق را بدهد، اما در صورت نبود حمایتهای روانی بعد از برنامه، ممکن است پیامدهای عمیقتری به دنبال داشته باشد.
نگاه ابزاری به زنان و مردان در ساختار برنامه
یکی دیگر از انتقادات مهم به عشق ابدی ایرانی، نگاه ابزاری و کلیشهای به جنسیت است. زنان اغلب در قالبهای خاصی مانند «زن جذاب»، «زن رنجکشیده» یا «زن وفادار» به تصویر کشیده میشوند، در حالی که مردان در نقشهای «منجی»، «صاحب قدرت» یا «مرد ایدهآل» ظاهر میشوند. این نوع بازنماییها نه تنها نادرستاند، بلکه در تقویت کلیشههای جنسیتی مخرب نیز نقش دارند. روانشناسی جنسیت تأکید میکند که چنین تصویرسازیهایی میتوانند موجب سرکوب ویژگیهای اصیل افراد و تحریف انتظارات از نقشهای جنسیتی شوند.
تحولات زندگی با کلینیک دکتر اسماعیل تبار
"*" قسمتهای مورد نیاز را نشان می دهد
عشق ابدی پرستو صالحی؛ نقش رواندرمانی یا بازی دراماتیک؟
تحلیل نقش پرستو صالحی به عنوان تسهیلگر یا مجری
پرستو صالحی نهتنها مجری، بلکه در بسیاری از سکانسها بهعنوان فردی عمل میکند که تلاش دارد میان شرکتکنندگان آشتی برقرار کند یا احساسات آنها را تفسیر کند. این نقش شباهتهایی با نقش تسهیلگر در جلسات رواندرمانی گروهی دارد. اما آیا این عملکرد واقعا رواندرمانگرانه است؟ یا صرفاً یک ایفای نقش در خدمت داستانپردازی است؟ رواندرمانی نیازمند چارچوبهای اخلاقی و حرفهای خاصی است که در رئالیتیشوها رعایت نمیشوند.
نقد استفاده از واژگان روانشناسی در قالب سرگرمی
استفاده از اصطلاحاتی مانند «زخمهای کودکی»، «ترس از رها شدن»، «دلبستگی امن» و غیره در این برنامه، گرچه ظاهراً باعث افزایش آگاهی عمومی از مفاهیم روانشناسی میشود، اما گاهی منجر به سادهسازی افراطی یا تحریف مفاهیم علمی میگردد. این مسئله همان چیزی است که متخصصان روانشناسی از آن به عنوان «روانشناسی پاپ» یاد میکنند؛ استفاده سطحی از واژگان علمی برای جذابیت رسانهای.
مرز بین رواندرمانی و نمایش
بین رواندرمانی واقعی و نمایش رواندرمانگرانه، مرزی نازک اما حیاتی وجود دارد. رواندرمانی مبتنی بر اعتماد، رازداری، زمان و تخصص است؛ اما در سریال عشق ابدی، مخاطب شاهد باز شدن زخمهای روانی افراد در مقابل دوربین و نگاه عمومی است، بدون آنکه ساختار حمایتی واقعیای وجود داشته باشد. این مرز باید هم از سوی سازندگان و هم مخاطبان جدی گرفته شود.
رسانه، عشق و مسئولیت اجتماعی
تأثیر رئالیتیشوها بر تصور نوجوانان از عشق
نوجوانان، که در مرحله شکلگیری هویت هستند، در مواجهه با عشق ابدی پرستو صالحی ممکن است الگوهای ناسالمی از عشق و رابطه را درونیسازی کنند. بازنمایی عشق بهعنوان «در یک نگاه عاشق شدن»، «بدون تعارض بودن»، و «نفس در دیگری گم شدن» با رشد هیجانی و شناختی سالم ناسازگار است.
تحولات زندگی با کلینیک دکتر اسماعیل تبار
"*" قسمتهای مورد نیاز را نشان می دهد
فرصت آموزش یا تهدید عاطفی؟
این برنامهها اگر به درستی هدایت شوند، میتوانند بستری برای آموزش سواد عاطفی و گفتوگوی سالم درباره روابط باشند. اما وقتی صرفاً در خدمت سرگرمی و جذب مخاطب قرار گیرند، به تهدیدی برای سلامت عاطفی جامعه تبدیل میشوند. رسانه میتواند عشق را عمیقتر و انسانیتر بازتعریف کند؛ یا آن را سطحی، مصرفی و پرآسیب بسازد.
چگونه رسانهها میتوانند عشق را بازتعریف کنند؟
راهکارهای ممکن برای بازتعریف عشق در رسانهها شامل ارائه تصویرهای متنوع از روابط، نمایش فرآیند حل تعارض، نشان دادن رشد فردی در رابطه و استفاده از مشاوران متخصص در فرآیند تولید محتواست. عشق، بیش از آنکه فریادهای عاشقانه باشد، گفتگوهای آرام اما واقعی میان دو انسان بالغ است.
ما تماشاگر چه چیزی هستیم؟
آیا تماشای این برنامه بیخطر است؟
هیچ محتوای رسانهای بیخطر مطلق نیست. تأثیر هر برنامه به سطح آگاهی، سن، تجربیات پیشین و وضعیت روانی مخاطب بستگی دارد. برای برخی، دیدن سریال عشق ابدی شاید فقط سرگرمی باشد، اما برای عدهای دیگر، ممکن است زخمهای قدیمی را باز کند یا موجب شکلگیری انتظارات غیرواقعی شود.
تحولات زندگی با کلینیک دکتر اسماعیل تبار
"*" قسمتهای مورد نیاز را نشان می دهد
چگونه ذهن ما درگیر روابط ساختگی میشود؟
ذهن انسان قدرت تمایز کامل میان واقعیت و تخیل را ندارد؛ به ویژه زمانی که تصویر، صدا، و داستان درهمتنیده میشوند. وقتی بیننده با شخصیتها همذاتپنداری میکند، گویی خودش درگیر رابطه است. همین مکانیزم است که باعث میشود پیامهای احساسی سریال، مستقیماً بر باورهای فردی تاثیر بگذارد.
پیشنهاد روانشناسان برای مواجهه با این محتواها
روانشناسان توصیه میکنند تماشای این نوع محتواها با ذهنی نقاد و آگاه انجام شود. گفتوگو با دوستان یا خانواده پس از دیدن برنامه، پرسش از خود درباره آنچه دیدهایم، و حتی مشورت با رواندرمانگر در صورت تأثیر عمیق برنامه، میتواند از آثار منفی جلوگیری کند.
جمعبندی: عشق ابدی ایرانی یا بازنمایی عشق پوشالی؟
رئالیتیشوی «عشق ابدی»، اگرچه در سطح سرگرمی توانسته توجه بسیاری را جلب کند، اما از منظر روانشناختی و جامعهشناختی، ابعاد پیچیدهای دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. این برنامه، با تمام جذابیتهای بصری و رواییاش، اغلب نمایشی از روابطی است که بیشتر بر پایه فانتزی و هیجان موقتی بنا شدهاند تا واقعیتهای روانی پایدار.
آنچه در این میان اهمیت دارد، مرزبندی میان واقعیت روانی و داستانسرایی نمایشی است؛ تفاوتی که گاهی برای مخاطب عام نامرئی میماند. بازنمایی روابط عاطفی در این قالب، میتواند باعث سردرگمی، شکلگیری باورهای غیرواقعی درباره عشق، و حتی آسیبهای روانی شود، بهویژه برای جوانانی که هنوز در مسیر شناخت خود و روابطشان هستند.
در چنین شرایطی، آگاهی روانشناختی و بهرهگیری از مشاوره تخصصی، میتواند نقش مهمی در بازسازی ذهنی و هیجانی افراد ایفا کند. کلینیک روانشناسی دکتر اسماعیلتبار با تیمی از روانشناسان و درمانگران متخصص، فضایی امن و حرفهای برای تحلیل روابط، بازنگری باورهای عاطفی و رشد فردی فراهم کرده است. چه درگیر روابطی ناسالم باشید، چه با تماشای برنامههایی چون «عشق ابدی» دچار سردرگمی ذهنی یا هیجانی شده باشید، گفتگو با یک رواندرمانگر میتواند نقطه شروعی برای بازگشت به واقعیت و ترمیم درونی باشد.
یادمان نرود: عشق واقعی نیاز به بلوغ روانی، شناخت عمیق و پذیرش متقابل دارد؛ نه صرفاً تصویرسازیهای پرزرقوبرق رسانهای.
دیدگاهتان را بنویسید